سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بچّه شهید (به یاد شهدا)

آخرین کلامشان ذکر یاحسین (ع) بود

پنج شنبه 90 آذر 10 ساعت 1:1 عصر

 

مصاحبه اختصاصی من با سردار سرتیپ حاج عبدالله عراقی جانشین نیروی زمینی سپاه پاسداران

سردار عراقی

(این مصاحبه ویژه نشریه (هیئت امروز)، ویژه نامه محرم هیئت شهدای گمنام قزوین گرفته شده است).

اشاره: خیلی آرام بود. حرف‌های زیادی تو دل این سردار بسیجی بود. به ذهنم می‌رسید اولین سؤالم را عاشورایی شروع کنم، داشت با جواب دادن به سؤالات خاطرات جبهه و جنگ را مرور می‌کرد. در نگاهش متوجه شدم که سردار ترسی به دلش نیست. عزت و بایستگی و پیوستگی را فقط و فقط «شهادت» در خط ولایت بودن خلاصه می‌کرد. آنچه در زیر می‌خوانید مصاحبه نشریه هیئت امروز با سردار هشت سال دفاع مقدس سرتیپ حاج عبدالله عراقی جانشین نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

سردار از حال و هوای ایام ماه محرم و عزاداری اباعبدالله در جبهه ها و دوران دفاع مقدس برایمان بگویید.

جبهه‌های جمهوری اسلامی فقط در ایام محرم حال و هوای عاشورایی نداشت. بلکه در تمام ایام آن حال و هوای جبهه‌ها حال و هوای عاشورایی بود. بویژه وقتی به زمان عملیات‌ها نزدیک‌تر می‌شدیم، حال و هوای شب‌های عاشورا در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حاکم می‌شد. به طوری که شبی نبود نمازی خوانده شود و پشت سرش توسلی از اهل بیت بویژه اباعبدالله الحسین (ع) و حضرت زهرا (س) نباشد، اصلاً بچه‌های جبهه و جنگ تشنه مباحث حسینی بودند.وسراسر جبهه نام و نشانش از اباعبدالله الحسین (ع) و اهل بیت (ع) بود و جایی نبودی که نام و یادی از اباعبدالله الحسین (ع) نباشدپیشانی بندها، پرچم ها ،تابلو‌ها،روی لباس بچه ها همه اش نام و یادی از امام حسین (ع)و اهلبیت (ع)بود پشت پیراهن بچه ها مزین به جمله کربلا گربلا ما داریم می آییم بود.اگر امروزه ما در ماه محرم و صفر برای اباعبدالله الحسین (ع) عزاداری می کنیم،در دوران دفاع مقدس همه لحظات به نام اباعبدالله(ع) بود. همه گفتار‌ها و همه مجالس ذکرش از اباعبدالله الحسین (ع) بود.موقع عزاداری و سینه زنی رزمنده ها ابتدا صحنه واقعی نبرد اباعبدالله در صحرای کربلا را تجسم می‌کردند و باید فرزندان امام حسین (ع) در روز عاشورا به سر زنان و سینه زنان هروله می کردند و با پای برهنه می دویدند .

حضور امام حسین (ع) در جبهه ها همواره بسیار ملموس بود.طوری که هر عملیات را با نام ابا عبد الله (ع) آغاز می کردیم و به ایشان توسل می کردیم و یاری می طلبیدیم احساس می کردیم که ایشان عملیات را اداره می کند و روحیه شهادت طلبی بچه ها دو چندان می شد.خصوصا در شبهای عملیات آن موقعی که حرکت می کردیم برای عملیات در صف ها و ستون ها رزمنده ها ذکر یا حسین (ع) و یازهرا و یا ابوالفضل (ع) می گرفتند.و بر زبانشان جاری می شد.

عملیات محرم همزمان با ماه محرم برگزار شد اوصاف رزمندها در این عملیات چگونه بود؟

در عملیات محرم که در منطقه عمومی مهران، دهلران و موسیان که به منظور برداشته شدن دید و تیر دشمن از روی جاده اصلی دهلران – موسیان به سمت دشت عباس که در  ارتفاعات تپه 400 منطقه شرهانی بود، شرایط عاشورایی بسیار مشهود بود.در آن منطقه ای که ما مستقر بودیم شهید رضا حسن پور جانشین لشگر 17 علی ابن ابیطالب فرماندهی منطقه را بر عهده داشت وما در کنار ایشان بودیم. آنموقع معمولا ما شب ها برای شناسایی می رفتیم و صبح که بر می گشتیم ، هیئت روضه خوانی و سینه زنی برگزار می کردیم. آن روزهای عاشورایی را هرگز فراموش نمی کنم که در کنار رودخانه دویرج شهید بزرگوار انبارلویی و شهید شالباف که خودش قاری قرآن و مداح اهلبیت (ع) ،و اهل معرفت و عرفان بود، به همراه شهیدان سید جوادی ،احمد اللهیاری ،رفعت الله علیمردانی و تعدادی از شهدای دیگر از بانیان برگزاری هیئت های عزاداری و مراسمات توسل به امام حسین (ع) بودند .برادران حاج حمزه قربانی و حاج مهدی صباغ و سایر رزمنده ها نیز حضور داشتند .ظهر عاشورا در مقر دور هم جمع شدیم و دسته عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) به راه انداختیم و بچه ها به صورت پا برهنه به سر زنان و سینه زنان در سوگ امام حسین (ع) عزادارای می کردند.مراسم بسیار باشکوهی برگزار شد طوری که احساس می شد رزمندها صحنه عاشورا را در مقابل چشمانشان می بینند. و بلاخره در آن ده روز محرم یاد و نام امام حسین (ع) و فرزندانش را زنده نگه می داشتند.

علت شکست ناپذیری و روحیه بالای رزمنده ها در دوران دفاع مقدس را چه می دانید؟

(فرانسیس فوکویاما نئومحافظه کار، پژوهشگر و تاریخ نگار ژاپنی الاصل و تبعة آمریکاست که درکنفرانسی در اورشلیم با عنوان «باز‌شناسی هویّت شیعه» می‌گوید: شیعه، پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالا‌تر از تیرهای ماست. پرنده‌ای که دو بال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ. او بال سبز این پرنده را مهدویّت و عدالت خواهی و بال سرخ را شهادت‌طلبی که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است، معرفی می‌کند.فوکویاما معتقد است شیعه بُعد سومی هم دارد که اهمیّتش بسیار است. او می‌گوید:

این پرنده، زرهی به نام ولایت‌پذیری به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان می‌شود. شیعه، عنصری است که هر چه او را از بین می‌برند، بیشتر می‌شود.

 او جنگ عراق و ایران را مثال می‌زند و می‌گوید: این‌ها فاو را تسخیر کرده‌اند، می‌روند کربلا را هم بگیرند و این، یعنی فتح قدس، اگر کربلا را بگیرند، اینجا را هم قطعاً می‌گیرند. او برای دفع این خطر پیشنهاد می‌کند با امتیاز دادن به ایران، جنگ را متوقّف کنید. او می‌گوید راز شکست شیعیان این است که ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید. تا این را خط نزنید، نمی‌توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدویّت تجاوز کنید. برای پیروزی بر یک ملّت باید میل مردم را تغییر داد.

 ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید، در گام بعد، شهادت طلبی این‌ها را به رفاه‌طلبی تبدیل کنید. اگر این دو تا را خط زدید، خود به خود اندیشه‌های امام زمانی از جامعة شیعه رخت می‌بندد... شما بیایید برای غرب هم امام زمان و کربلا و ولی فقیه بتراشید.) اگر امروز شما می‌بینید که کل سیستم‌های ماهواره و فضای مجازی علیه نظام ما تبلیغ می‌کنند، طوری که خانواده‌ها را به سمت لاقیدی و کم اهمیت شدن این خانواده‌ها در برابر مسائل محرم و نامحرم و حلال و حرام و ارتباطات اجتماعی سوق می دهند، در همین راستا حراست می‌کنند که این دو بال را را در رأس این دو ولایت فقیه را بزنند و در جامعه وقتی هویت و فرهنگش را ما ازش گرفتیم به راحتی می‌شود چیزهای دیگر را جایگزین کرد؛ اما اگر این هویت بشود هویت فرهنگ دینی و عاشورایی، مطمئناً این تبلیغات اثر نمی‌کند.

سردار شاخصه یک هیئت مذهبی خوب از نظر شما چیست؟

اگر شما می‌خواهی یک هیئت را بسنجی و ببینی درست دارد حرکت می‌کند یا خیر؟ باید ببینی  که آیا یک روحانی آگاه، متدین و با سواد و بصیر جلوی این هیئت است یانه؟ یا صرفاً فقط تا نصفه شب می‌خواهیم سینه بزنیم، صبح هم نمازمان قضا شود.لذا جوان‌های عزیز اگر می‌خواهند ببینند هیئتی واقعاً درست حرکت می‌کند یا نه باید ببینند جلودار این هیئت کیست.

جلودار این هیئت قائدتاً اگر یک روحانی بصیر و آگاه و متدین باشد، یا یک آدمی که به هرحال از فرهنگ اصیل اسلامی و عاشورایی برخوردار باشد و اهداف نظام و شهدا و ارزشهای نظام را بفهمد، تشخیص بدهد و بقیه را حرکت دهد و الا اگر محتوا نداشته باشد، این حرکت‌های ما صرفاً با سینه زدن خالی و با همراه کردن این علم‌های آهنی قطعاً پاسخ مثبتی را نخواهیم شنید. این شور بسیار خوب است؛ اما وقتی که ما این شور را تبدیل به شعورش کنیم، وقتی نسبت به فرهنگ عاشورا شعور پیدا کنیم، این شعور سازنده است، پیش برنده است، هم‌افزایی دارد، زاینده است، دائما افراد را اضافه می‌کند و به سمت حق و حقیقت هدایت می‌کند. در غیر این صورت بصورت شور ما می‌آییم، ده شب به سر و سینه می‌زنیم، ولی معلوم هم نیست نماز صبحمان را هم برویم بخوانیم. لذا در این ایّام ما باید از زمان استفاده کنیم و مردم را بویژه جونان را به سمت ارزشهای واقعی ، که اباعبدالله دنبال آن بودند، سوق و حرکت دهیم.

اگر خاطراه از دوران دفاع مقدس که مرتبط با امام حسین (ع) و از یا توسل رزمندها به ایشان در خاطرتان است بفرمایید

شهیدی به نام شهید ‌نژاد فلاح ، که  بچه ی منطقه‌ خور آبیک از توابع قزوین بود. در عملیات والفجر8 در منطقه فاو کنار کارخانه نمک داشتیم با خودرو جیپ حرکت می کردیم که ناگهان دیدیم دشمن بعثی آتش سنگین   به سمت ما می ریزد. ماشین را گذاشتیم و پیاده به راه افتادیم، دیدیم یک انفجار شدیدی شروع شد. نزدیک‌تر شدیم دیدیم ماشین مهمات را زده اند و مهماتش آتش گرفته و به هر سمتی پرتاب می‌شود. شهید و زخمی روی هم ریخته شده  بودند .رفتیم بالا سر این  شهید بزرگوار (شهید نژاد فلاح) که ترکش خورده بود و بدنش آسیب شدید دیده بودودیگر نمی توانست صحبت کنداما داشت  به دوستانش اشاره می کرد که چیزی به من بدهید که روی آن بنویسم.دوستان پاره روزنامه‌ای را به او دادند و شهید نژاد فلاح انگشتش را به خون جاری شده از بدنش آغشته کرد و با انگشت خود روی آن روزنامه نوشت ((السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) )) و به شهادت رسید.

این دست نوشته اکنون نزد پدر شهید نژاد فلاح موجود است و به یادگار مانده است.

 همه شهدای ما تا آنجا که من موفق شدم بالای سرشان بروم آخرین کلامشان ذکر یاحسین (ع) بود ، یعنی به عشق اباعبدالله می‌جنگیدند و از عاشورا الگو گرفته بودند.

خادم الشهدا    قاسم اللهیاری ابن الشهید حسن اللهیاری



نوشته شده توسط : فرزند شهید | بیسیم به بچه شهید [بیسیم] داغ کن - کلوب دات کام

پای برهنه در میان عزاداران

دوشنبه 90 آذر 7 ساعت 3:55 عصر

 

شهید بابایی

 

خلبان شهید عباس بابایی ارادت خاصی به آقا ابا عبدالله الحسین (ع) داشت در ماه محرم در منزل خود  در قزوین مراسم تعزیه برگزار می نمود و در مراسم روضه امام حسین (ع) در سوگ اهلبیت نوحه سرایی می نمود خاطره ای که در زیر می خوانید خاطره سرهنگ خلبان فضل الله جاوید نیا است از عزاداری و نوحه سرایی شهید بابایی با پای برهنه در پایگاه هوایی اصفهان است .

*به خاطر دارم در یکی از روزهای ماه محرم، همراه عباس و چند تن از خلبانان مأموریت حساس و مشکلی را انجام داده و به پایگاه برگشته بودیم. به اتفاق عباس ساختمان عملیات را ترک کردیم. در جلو ساختمان ماشین آماده بود تا ما را به مقصد برساند. عباس به راننده گفت :
 پیاده می رویم.شما بقیه بچه ها را به مقصد برسانید.
من هم به تبعیت از عباس سوار نشدم و هر دو به راه افتادیم.پس از دقایقی به یکی از خیابانهای اصلی پایگاه رسیدیم. صدای جمعیت عزادار از دور به گوش می رسید.کم کم صدا بیشتر شد.عباس به من گفت:

برویم به طرف دسته عزادار.
بر سرعت قدم هایمان افزودیم.پرچمهای دسته عزادار از دور پیدا بود. خوب که دقت کردم، دریافتم که هر چه به جمعیت نزدیکتر می شویم، چهره عباس برافروخته تر می شود. در حال پیش رفتن بودیم که لحظه ای سرم را برگرداندم. دیدم عباس کنارم نیست. وقتی برگشتم دیدم مشغول درآوردن پوتینهایش است. ایستادم و نگاهش کردم. او به آرامی پوتین و جوراب را از پا درآورد. آنگاه بند پوتینها را به هم گره زد و آن را به گردن آویخت. سپس بی اعتنا از کنار من عبور کرد.با دیدن این صحنه، بی اختیار به یاد حرّبن یزید ریاحی، هنگامی که به حضور امام حسین(ع) شرفیاب می شود، افتادم .او در حالی که داشت به دسته عزادار نزدیک می شد دستهایش را از آستین درآورد و بالاتنه لباس پروازش را دور کمر گره زد.با گامهای تندتری از من فاصله گرفت من که بی اختیار محو تماشان او بودم، نگاهم همچنان به عباس بود که سعی داشت به میان جمعیت برود.او چند لحظه بعد در میان انبوه عزاداران بود. با صدای زیبایش نوحه می خواند و جمعیت، سینه زنان و زنجیرزنان به طرف مسجد پایگاه می رفتند.
من تا آن روز گاهی در ایام محرم دیده بودم که بعضی پابرهنه عزاداری می کنند؛ ولی ندیده بودم، که فرمانده پایگاهی با پای برهنه در میان سربازان و پرسنل عزاداری و نوحه خوانی کند
     . 

قاسم اللهیاری



نوشته شده توسط : فرزند شهید | بیسیم به بچه شهید [بیسیم] داغ کن - کلوب دات کام

مراسم بزرگداشت سالروز حماسه آزاد سازی سوسنگرد و نقش امام خامنه ای عزیز در این عملیات در قزوین برگزار می گردد.

این مراسم  که به همت بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس و با مشارکت دستگاه های استان در پنجشنبه 26 آبان 1390 همزمان با سالروز سی و یکمین سالروز آزاد سازی سوسنگرد در سال 59  برگزار می شود.

دکتر بختیاری وزیر محترم دادگستری در این مراسم سخنرانی خواهند نمود و در ادامه تعدادی  از رزمندگان استان قزوین در عملیات شکست حصر سوسنگرد  به بیان خاطرات خود از این عملیات خواهند پرداخت.

عملیات آزاد سازی سوسنگرد توسط امام خامنه ای عزیز و شهید چمران طراحی گردید و در ادامه عملیات نیز مقام معظم رهبری در خط مقدم این عملیات حضور ماثر داشتند.



نوشته شده توسط : فرزند شهید | بیسیم به بچه شهید [بیسیم] داغ کن - کلوب دات کام

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

قاسم اللهیاری: فاجعه منا نتیجه بازگرداندن کشتی نجات از یمن بود
175 شهید غواص
آغاز سال جدید فاطمی در کنار مادران شهدای گمنام
جزئیات خواندنی کشف پیکر شهید طالب حیدری
آخرین سواری بر دوش بابا
بخشی از مصاحبه من با پایگاه خبری دانشجویان در خصوص تدفین شهدا گم
حاج عبدالله اسکندری
پیکر شهید داوود فرجی بعد از 30 سال به آغوش خانواده اش بازگشت.
سفر اربعین پیاده روی نجف تا کربلا
امامی برای همه زمان ها
زیباترین لحظه زندگی ام
تشییع پیکر 8 شهید گمنام در قزوین
عید نوروز تو جبهه ها
کریم 40سانتی
عیدی
[همه عناوین(96)][عناوین آرشیوشده]